چقدر
سخته تو چشاي كسي كه تمام عشقت رو ازت گرفته و به جاش يه زخم هميشگي رو به
قلبت هديه داده زل بزني و به جاي اينكه لبريز كينه و نفرت بشي حس كني كه
هنوز دوستش داري چقدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به ديوار تكيه بدي كه يه
بار زير آوار غرورش همه وجودت له شده چقدر سخته تو خيال ساعتها باهاش حرف
بزني اما وقت ديدنش هيچ چيز جز سلام نتوني بگي چقدر سخته وقتي پشتت بهشه
دونه هاي اشك گونه ها تو خيس كنه اما مجبور باشي بخندي تا نفهمه هنوز دوستش
داري

 

 

 

اگه يه روز من مردم و تو منو دوست داشتي پنج شنبه ها بيا سر مزارم و گل سرخ رنگي را روي قبرم بذار تا هميشه اون گلي رو كه بهت داده بودم رو به خاطر بيارم ولي ... اگه تو مردي......... من فقط يه بار ميام مزارت ميام و اون دسته گله سفيده مريم رو كه با خونه خودم سرخشون كردم برات هديه ميكنم وعاشقانه كنارت جون ميدم تا بدوني هيچ وقت تنها نيستي

 

 

 

گفتي
منو دوست داري تو گفتي عاشق چشمام شدي تو گفتي احساسمو دوست داري تو گفتي
قلبت مال منه تو گفتي بوسه هامو دوست داري تو گفتي قصه هامو دوست داري تو
گفتي دوست داري نوازشت كنم تو گفتي ميخواي تو بغلم بگيرمت تو گفتي همدرد تو
منم تو گفتي همراز تو منم تو گفتي شب و روز من تواي تو گفتي تنها يار من
تواي تو گفتي... تو همه اينها رو گفتي ولي من فقط مي گم اگه تو نباشي من مي
ميرم

 

 

 

 

هميشه با بدست آوردن اون كسي كه دوستش داري نمي توني صاحبش بشي ، گاهي وقتا لازم هست كه ازش بگذري تا بتوني صاحبش بشي ، همه ما با اراده به دنيا مي آييم با حيرت زندگي ميكنيم و با حسرت ميميريم اين است مفهوم زندگي كردن ، پس هرگز به خاطر غمهايت گريه مكن و مگذار اين زمين پست شنونده آواي غمگين دلت باشدافسوس...آن زمان كه بايد دوست بداريم كوتاهي ميكنيم آن زمان كه دوستمان دارند لجبازي ميكنيم و بعد...براي آنچه از دست رفته آه مي كشيم

 

 

 

فرق
من و تو: گفتي عاشقمي، گفتم دوستت دارم. گفتي اگه يه روز نبينمت ميميرم،
گفتم من فقط ناراحت ميشم. گفتي من بجز تو به كسي فكر نمي كنم، گفتم اتفاقا
من به خيلي ها فكر مي كنم. گفتي تا ابد تو قلب مني، گفتم فعلا تو قلبم جا
داري. گفتي اگه بري با يكي ديگه من خودمو مي كشم، گفتم اما اگه تو بري با
يكي ديگه، من فقط دلم ميخواد طرف رو خفه كنم. گفتي ... ، گفتم... . حالا
فكر كردي فرق ما اين هاست؟ نه! فرق ما اينه كه: تو دروغ گفتي، من راستشو

 

 

 

هيچوقت
مغرور نشو ... برگا وقتي مي ريزن كه فكر مي كنن طلا شدن ... آنكس كه
اعتماد مي كند خيانت مي بيند و آنكس كه اعتماد نمي كند خود خيانتكار است.
آدما مثل كتابن ... از روي بعضي ها بايد مشق نوشت ... از روي بعضي ها بايد
جريمه نوشت ... بعضي ها رو بايد چندبار خوند تا معنيشونو بفهميم ... و بعضي
ها رو بايد نخونده دور انداخت

 

 

 

عميق
ترين درد زندگي مردن نيست بلكه گذاشتن سدي در برابر روديست كه از چشمانت
جاري است. عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلكه پنهان كردن قلبي است كه به
اسفناك ترين حالت شكسته است. عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلكه نداشتن
شانه هاي محكمي است كه بتواني به آن تكيه كني و از غم زندگي برايش اشك
بريزي. عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلكه ناتمام ماندن قشنگترين داستان
زندگي است كه مجبوري آخرش را با جدايي به سرانجام برساني

 

 

 

اين رو بدون كه هر وقت دلم برات تنگ ميشه ميرم پشت ابرها و آروم گريه ميكنم پس بدون هروقت بارون مياد دلم برات تنگ شده عزيزم....

 

 

 

شاید تنها کسی نباشم که دوستت دارم

ولی تنها کسی هستم که فقط تو را دوست دارم

 

 

 



تاريخ : دو شنبه 15 / 6 / 1393 ا 1:32 نويسنده : علی تنها ا
این بار اگر زن زیبارویی را دیدید ..
 
هوس را زنده به گور كنید ..

و خدا را شكر كنید برای خلق این زیبایی ..

زیر باران اگر دختری را سوار كردید ..

... ... جای شماره به او امنیت بدهید .

او را به مقصد مورد نظرش برسانید..

نه به مقصد مورد نظرتان ..

هنگام ورود به هر مكانی ..

... با لبخند بگویید: اول شما ..

در تاكسی خودتان را به در بچسبانید نه به او ..

بگذارید زن ایرانی وقتی مرد ایرانی را در كوچه خلوت می بیند..

احساس امنیت كند نه ترس ..

                                         بیایید فارغ از جنسیت .. كمی مرد باشید...
 
 
 
 


تاريخ : دو شنبه 15 / 6 / 1393 ا 1:20 نويسنده : علی تنها ا

.

.

.

من بی تو یک بوسه ی فراموش شده ام ، یک شعر پر از غلط ، یک پرنده ی بی آسمان؛ یک نسیم سرگردان ، یک رویای نا تمام.

کاشکی یکی بود . . . که فقط با یکی بود

.

.

.

بنویس بنویس و هراس مدار از آن که غلط می‌افتد بنویس و پاک کن همچون خدا که هزاران سال است می‌نویسد و پاک می‌کند و ما هنوز مانده‌ایم در انتظار پاک شدن و بر خود می‌لرزیم

.

.

.

در دنیای تنهایی خود؛ نقاش خوبی شدم!! سختـــی کشیـــدم؛ آه کشیــــدم؛ درد را هـــم کشــــیدم... امـــــــــــا؛ نتـــوانستم از یک نفــــر دست بکشـــــم...!!!

.

.

.

وقتـی که حتـی میخنـدم ، خنده هامو غـم گرفتـه ...

.

.

.

اگه میخوای کســـــــــــیو از دســت بدی … ! دوسش داشته باش…. "همین"

.

.

.

ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﭘﺸﺖ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ

.

.

.

از آدم های عــاطفی بترسید ...

آنها قادرند که یک مرتبه ٫ دیگر گریه نکنند ٫

دوست نداشته باشند ٫ و قید همه چیز را بزنند ....

حَتـــــی زندگیــــــ ........

 

 



تاريخ : دو شنبه 15 / 6 / 1393 ا 1:17 نويسنده : علی تنها ا

 

 

 برایم  کف زدند..........و در آغوشم گرفتند

تایید و تشویقم کردند.......... کـه آخر فراموشت کردم

دیگر تا ابد بر لبانم لبخندی تصنعی مهمان است

اما........بین خودمان باشد............

هنوزم تنــــــــــها دلبرکم تو هستی



تاريخ : دو شنبه 15 / 6 / 1393 ا 1:16 نويسنده : علی تنها ا

 

پیکم را بالامیگیرم: میزنم به سلامتیه خودمو آرزوهایی که هیچگاه لمس نکردم..به سلامتیه:شبایی که تو تنهاییم گریه کردموهیچکس ندونست چرا..به سلامتی منی که حرفای ناگفته زیاد تو دلمه ولی پای حرفای بقیه میشینم..به سلامتی مشروب که تلخیش از همه ی زندگی شیرینتره
.

 

 


سلامتی اونی که گرگ بود وقتی فهمید یه بره عاشقش شده ذاتشو عوض کرد...
.

 

 

 

به سلامتی کسی که دلتو شکسته
اما خبر نداره اون چیزی که شکسته
تصویر زیبایی بوده که از خودش ساخته بودی

 

 

 

 

سلامتی اون لحظه که از همه دنیا دلت گرفته
نه کسی رو داری باهاش دردودل کنی
نه دلت میخواد کسی رو ناراحت کنی
سکوت میکنی و تو دلت میگی:
خدایاشاید قسمت من این بوده
شکرت که هستی
و منو مثل ادمات تنها نمیذاری...

 

 

 

 

از تنها بودنمون راضی نیستیم ولی به سلامتی خودمون که با هر کسی نیستیم...

 

 

 

 

به سلامتی کسی که تا اسم عشقش میاد بی اراده دلش میلرزه وبغضش میگیره از دلتنگی ولی نمیتونه به کسی بگه عاشق کیه.......

 

 

 

 



تاريخ : دو شنبه 1 / 6 / 1393 ا 1:30 نويسنده : علی تنها ا

 

ﺗـــﻮ ﺭﺍ ﻧــﻤﯿﺒـﺨﺸــــــﻢ...

ﻭﻗتــــــ ﺑــــﻮﺩﻥ ، ﻧــــــﺒﻮﺩﯼ !

ﻭﻗتــــــ ﺩﯾــﺪنــــ ، ﻧــﺪﯾـــــــﺪﯼ !

ﻭﻗتــــــ ﻋﺎﺷﻘـــﯽ ، ﻫﺮﺯﮔـــــﯽ ﮐـــﺮﺩﯼ !

ﻭﻗتــــ ﮔﺮﯾـــﻪ ، ﺑـــﺎ ﺩﯾـــﮕﺮﺍﻥ ﺧﻨــﺪﯾـــﺪﯼ...

ﺗــﻮ ﺭﺍ ﻫـﺮﮔــــــــﺰ ﻧــﻤﯿﺒﺨــﺸﻢ ﮐــﻪ ﻫﺮﮔـــﺰ 

ﺑـــﺎ ﻣــﻦ ﻧـﺒــــﻮﺩﯼ ﻭ ﻣـــــــــــــﻦ ...

ﺑﺴـــــﺎﺩﮔــــــﯽ ...

 

ﻫﻤــــــــﻪ ﺍﻡ ﺑـــﺎ ﺗــــﻮ ﺑــــــﻮﺩ ...

 

 

 

 

 

به بعضیام باید گفت :

 

زیاد که بپیچی خودت هـــــرز میشی !

 

.

 

.

 

.

 

به بعضیام باید گفت :

 

با من مشکل داری ؟

 

خوش به حالت خیلیا همینم ندارن !

 

.

 

.

 

.

 

به خیلیا باید گفت :

 

تو خوب باش ، اگه مُردی با من …

 

.

 

.

 

.

 

به بعضیا باید گفت :

 

تا حدی باهات راه میام

 

از حدش که بگذره از روت رد میشم !

 

.

 

.

 

.

 

به بعضیام باید گفت :

 

میخوای بری همه چیزتو ببر ،

 

بعدی میاد جا بشه !

 

 

 

 

 

 



تاريخ : دو شنبه 1 / 6 / 1393 ا 1:13 نويسنده : علی تنها ا
.: Weblog Themes By : VioletSkin.lxb.ir :.